مهمترین چالش فضای مجازی در جوامع مختلف، کمرنگ شدن مولفه‌های فرهنگی و اعتقادی است

مهمترین چالش فضای مجازی در جوامع مختلف، کمرنگ شدن مولفه‌های فرهنگی و اعتقادی است
نعمتی انارکی:
مهمترین چالش فضای مجازی در جوامع مختلف، کمرنگ شدن مولفه‌های فرهنگی و اعتقادی است

توسعه پویا، شروع پاندمی کرونا در جهان، فضای مجازی یکی از بسترهایی بود که به شدت مورد استفاده عموم مردم قرار گرفت.فضایی که با شناخت درست و برنامه ریزی علمی می تواند فراهم کننده توسعه پایدار در کشور باشد. اما امروزه فضای مجازی با چه چالش هایی رو برو است؟ چگونه می توان در آینده بهتر از این فضا بهره برد؟ 

داود نعمتی انارکی، عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما و کارشناس رسانه معتقد است، مهمترین چالش فضای مجازی در جوامع مختلف، کمرنگ شدن مولفه های فرهنگی و اعتقادی است که چالش های دیگری را به لحاظ سیاسی، امنیتی و….. پدید می آورد و شاید تنها راه مقابله با آن نیز بهره گیری از همین ظرفیت های فضای مجازی باشد، مثل چالشی که رسانه های سنتی با رسانه های جدید پیدا کردند، اما در نهایت به یک همگرایی محتوایی و فنی رسیدند که بتوانند از ظرفیت های هم در مسیر دستیابی به اهداف خود بهره بگیرند. اکنون تلویزیون از فضای مجازی استفاده می کند تا بتواند جریان ارتباطی خود را با مخاطبانش گسترده تر کند و وسعت بخشد و از سویی فضای مجازی هم از محتواهای رسانه ای چون تلویزیون بهره می گیرد، در واقع پذیرش یکدیگر و همگرایی باهم بهترین راه برای حفظ جریان ارتباطی با مخاطبان است.

به عنوان اولین سوال آیا بین توسعه به مفهوم کلان آن در یک ‌جامعه با توسعه فضای مجازی رابطه ای وجود دارد؟

پاسخ به این سوال را باید در رابطه توسعه و ارتباطات دید، به اعتقاد من این ها دو مفهوم در هم تنیده هستند که نمی توان یکی را بدون دیگری تصور کرد.در جوامع امروزی برنامه ها و سیاست های توسعه در ابعاد مختلف و بعضا بر مبنای زیر ساخت ها و ظرفیت های ارتباطی تعیین می شوند. در واقع بدون برقراری ارتباطات در دو حوزه درونی و بیرونی دستیابی به توسعه پایدار امکان پذیر نخواهد بود. شما باید بتوانید جریان ارتباطی خود را در درون جامعه و نیز در سطح جهانی شکل دهید. چون در فرآیند توسعه باید بتوانید جریان ارتباطی منطقی و منعطفی را در دو سطح درونی و جهانی از طریق مکانیزم ها و زیرساخت های ارتباطی برقرار کنید. در حال حاضر نیز فضای مجازی بخش عمده ای از این جریان ارتباطی را بسترسازی کرده و از طریق آن گسترده ترین جریان ارتباطی شکل گرفته که توانسته در امر توسعه زمینه ساز باشد.
اکنون بخش عمده ای از زندگی ما توسط ارتباطات و از طریق فضای مجازی شکل گرفته است، مثلا حوزه کسب و کار به شدت تحت تاثیر فضای مجازی است. پس می توان با قاطعیت گفت که در عصر حاضر، زندگی انسان ها با ابزارهای ارتباطی جدید و جریان ارتباطی که شکل می دهند معنا پیدا کرده است.

در واقع فضای مجازی ظرفیت های بسیاری را در امر توسعه پدید آورده و یا می آورد که نمی توان آن را نادیده گرفت، لطفا به این ظرفیت ها اشاره کنید.

دقیقا همینطور است، نباید در بحث فضای مجازی ظرفیت ها و قابلیت هایی که وجود دارد را نادیده گرفت و منکر آن ها شد، باید در این موضوع به واقعیت های عینی توجه داشت تا تصورات و ذهنیاتی که پایه علمی ندارند. برخی از ظرفیت های فضای مجازی در سرعت بخشی به توسعه را می توان در مواردی بیان کرد، از جمله اینکه؛یک حلقه ارتباطی گسترده بین افراد یک جامعه شکل می دهد که می توان در جهت تحقق سیاست های توسعه محور بر آن متمرکز شد، چرا که امکان گفتگو را فراهم می سازد و به نوعی زمینه ساز همراهی مردم با سیاست های توسعه است. البته در مواردی هم می تواند زمینه ساز مخالفت مردم با سیاست های اشتباه توسعه محور باشد، به عنوان مثال همین فضای مجازی باعث شده تا طرح احداث تله کابین در جنگل ناهارخوران گرگان که به جنگل هیرکانی معروف است، فعلا به حاشیه رانده شود، چون شواهد امر نشان می دهد که این طرح به اصطلاح توسعه محور جز خرابی و نابودی درختان منطقه نتیجه دیگری نخواهد داشت. در واقع فضای مجازی نوعی افشاگری را موجب می شود و همین امر باعث می شود که سیاستمداران و سیاستگذاران دقیق تر به اتخاد تصمیم بپردازند. همچنین فضای مجازی دسترسی آسان شهروندان به اطلاعات را امکانپذیر می سازد و از سویی آزادی در تبادل اطلاعات را هم موجب می شود، در چنین شرایطی شهروندان با داشتن اطلاعات بیشتر از طرح ها و پروژه های توسعه محور قدرت بیشتری برای مشارکت در طرح ها پیدا می کنند. نکته دیگر اینکه فضای مجازی ارتباط دو سویه و فراتر از آن، میان کنشی را بین کنشگران موجب می شود که این موضوع می تواند هم موجب افزایش سرمایه اجتماعی دولت ها شود و هم تقویت نهادها و NGO ها را موجب شود. در یک کلام عرض کنم که فضای مجازی بخش زیادی از زندگی مردم را به خود اختصاص داده و حتی در سبک زندگی تغییرات زیادی را موجب شده است. فضای مجازی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر، علم، ارتباطات، آموزش و حوزه های دیگر و بطور گسترده و عمیق نفوذ کرده و بستر جدیدی از زندگی را پدید آورده که باید با او همسو شد. البته چالش هایی را هم موجب می شود که باید آن ها را شناخت و در کاهش اثرات نامطلوب این چالش ها گام برداشت.

به اعتقاد شما این چالش ها چه می تواند باشد و آیا راه مقابله با این چالش ها، مقابله با فضای مجازی است؟

بخشی از چالش های فضای مجازی در زندگی بشر و در جوامع مختلف به نوع نگاه به این فضا مربوط می شود، اینکه شما آن را فرصت در نظر بگیرید و یا صرفا تهدید، اگر فرصت در نظر بگیرید که آنوقت ظرفیت های بسیاری دارد که به اختصار به برخی از آن ها اشاره کردم، اما اگر تهدید در نظر بگیرید، آنوقت همه چیز را چالش می بینید و برنامه ریزی شما در مسیر مقابله با آن خواهد بود. البته برخی چالش هایی وجود دارد که به ماهیت این فضا بر می گردد، مهمترین این چالش ها در ارتباط با حکومت ها خواهد بود، چرا که صندوقچه اسرار دولت ها و حکومت ها را کوچک و کوچکتر می کند و این می تواند چالش برانگیز باشد.
فضای مجازی می تواند حاشیه را به متن تبدیل کند که در چنین وضعیتی تهمت و افترا، دروغ، شایعه، مطالبه گری کاذب و…. گسترش می یابد، از دیگر چالش ها، اعتیاد به این فضاست که باعث می شود تصمیمات احساسی بر عقلانی پیشی بگیرد، تخریب حریم خصوصی، رواج اخبار فیک، سرریزی اطلاعات و….این ها و مواردی دیگر چالش هایی است که اگر فکری برایش نشود، جامعه را با نوعی سرگشتگی مواجه خواهد ساخت. با این وجود من معتقدم که اثرات مثبت فضای مجازی در امر توسعه به مراتب از چالش ها بیشتر است و نباید نگرشی یکسویه منفی نسبت به فضای مجازی داشت.

راه های مقابله با این چالش ها چه می تواند باشد، آیا می توان بر این فضا نظارت کرد و اثرات منفی آن را کاهش داد؟

در وهله اول باید فضای مجازی را یک فرصت ببینیم تا بر تهدید و ظرفیت ها و قابلیت های این فضا متمرکز شویم و اینکه چگونه باید از این ظرفیت ها بهره گرفت. این نگاه باعث می شود که در برخورد با چالش ها، تصمیماتی صحیح اتخاذ کنیم که نتیجه بخش باشد. اگر شناخت درستی نسبت به فضای مجازی داشته باشیم، با یک برنامه ریزی علمی می توان اولا زمینه ساز مناسب این فضا در امر توسعه بود و در ثانی اثرات تخریبی آن را کاهش داد. در حال حاضر واقعیت حضور گسترده انسان ها در فضای مجازی واقعیتی غیر قابل انکار است و باید آن را پذیرفت و باور کرد و از آن بهره برد که در این صورت می توان در مسیر تقویت ظرفیت های آن گام برداشت. برای کاهش آسیب های این فضا باید رویکردی واقع بینانه داشت، حذف صورت مساله دردی را دوا نمی کند و از سویی هم اصلا نمی توان صورت مساله را پاک کرد، پس چه باید کرد، معتقدم اگر می خواهیم برای فضای مجازی و چگونگی بهره گیری از آن چارچوبی را تعیین کنیم، باید چارچوبی باشد که جامعه پذیرای آن باشد.در واقع تهیه آیین نامه و ضوابط برای این موضوع نمی تواند صرفا دستوری و از بالا به پایین باشد چون این فضا چالش های خاص خود را دارد و باید به جامعه یاد داد تا چگونه با این چالش ها برخورد کند. آشنا کردن جامعه با ظرفیت ها، قابلیت ها و چالش های این فضا بی شک آن ها را در بهره گیری صحیح راهنما خواهد بود. اینطور بگویم که چالش های فضای مجازی نباید باعث شود که نقاط قوت آن را نادیده بگیریم و فقط به دنبال آسیب ها باشیم. اگر اقتضائات این فضا را بهتر بشناسیم و چشم انداز مثبتی داشته باشیم، می توان برنامه ریزی علمی و مناسبی برای بهره گیری از آن پیش بینی کرد. من معتقدم‌که مهمترین چالش فضای مجازی در جوامع مختلف، کمرنگ شدن مولفه های فرهنگی و اعتقادی است که چالش های دیگری را به لحاظ سیاسی، امنیتی و….. پدید می آورد و شاید تنها راه مقابله با آن نیز بهره گیری از همین ظرفیت های فضای مجازی باشد، مثل چالشی که رسانه های سنتی با رسانه های جدید پیدا کردند، اما در نهایت به یک همگرایی محتوایی و فنی رسیدند که بتوانند از ظرفیت های هم در مسیر دستیابی به اهداف خود بهره بگیرند. اکنون تلویزیون از فضای مجازی استفاده می کند تا بتواند جریان ارتباطی خود را با مخاطبانش گسترده تر کند و وسعت بخشد و از سویی فضای مجازی هم از محتواهای رسانه ای چون تلویزیون بهره می گیرد، در واقع پذیرش یکدیگر و همگرایی باهم بهترین راه برای حفظ جریان ارتباطی با مخاطبان است. یکی دیگر از راه های کاهش آسیب ها، آموزش صحیح مخاطبان نسبت به این فضاست، اگر دانش رسانه ای و فضای مجازی افراد افزایش یابد، می توانند دریافت خود را مدیریت کرده و تحت تاثیر هر چیزی قرار نگیرند. در واقع از این طریق یاد می دهیم که دریافت محتوایی و نیز بهره گیری از فضای مجازی را خودشان مدیریت کنند. در مورد نظارت بر فضای مجازی هم باید عرض کنم که این نظارت باید وجود داشته باشد اما نوعی نظارت مشارکتی از طریق خود مردم باشد تا نظارت صرفا دستوری و از بالا به پایین که موجب رویارویی کاربران با واحدهای نظارتی خواهد شد.

آیا می توانیم ادعا کنیم که اختراع اینترنت و فضای مجازی از نمادهای پیشرفت علم و تکنولوژی است؟

دقیقا همینطور است، نه تنها از نمادهای پیشرفت علم است که شاید یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار در هر جامعه ای هم محسوب شود، چون امکان انجام فعالیت های مختلف و حضور گسترده مردم را در این فعالیت ها رقم می زند، از سویی همانند انقلاب صنعتی که تغییرات گسترده ای را در سبک زندگی بشر فراهم آورد و او را به دوران مدرنیته سوق داد، اینترنت و فضای مجازی نیز جوامع را دستخوش تغییرات جدی در شیوه های زندگی کرده است و این تغییرات به یک مکان و جایی خاص محدود نشده است، بلکه وضعیتی جدید و نسبتا یکسانی را در جهان رقم زده و در واقع مرزها را درنوردیده است. اینترنت و فضای مجازی به عنوان محصول قرن بیستم و قرن جاری در زندگی بشر عمیقا وارد شده به گونه ای که الگوهای رفتاری خاص و تقریبا یکسانی را در جوامع مختلف پدید آورده و توسعه یکسانی را به جهات مختلف موجب شده است. به عنوان مثال همین بیماری کرونا را در نظر بگیرید، به یُمن همین فضای مجازی همه کلاس های درس در مقاطع مختلف و در سطح جهانی به صورت آنلاین برگزار شد، در واقع فعالیتی یکسان در دنیا با بهره گیری از اینترنت و فضای مجازی که نشان دهنده توسعه آموزش آنلاین در جهان است. پس باید با قاطعیت گفت که اینترنت و فضای مجاز نماد پیشرفت علم و تکنولوژی است و به آن باید نگاهی علمی و توسعه محور داشت.

آیا استفاده بیش از حد از فضای مجازی و گسترش این فضا بدون هیچگونه نظارتی موجب تخدیر ذهن بشر و نیز از هم پاشیدگی روال طبیعی زندگی بشر نمی شود؟

قرار نیست که این فضا و بهره گیری از تکنولوژی های نوین بی نظارت و بی هیچگونه سیاستی باشد، همه جوامع برای خود سیاست هایی را تعیین می کنند، اما آنچه که مهم است اینکه اتخاذ سیاست ها باید بدور از نگاه های سیاسی باشد، با پدیده های علمی باید با زبان علم روبرو شد و نظارت بر آن باید دقیق و با در نظر گرفتن ظرفیت ها و قابلیت های آن باشد، ضمن آنکه مردم نیز باید یاد بگیرند که حضور در این فضا را چگونه مدیریت کنند که آسیب های آن کمتر شود. باید بپذیریم که فضای مجازی جزوی از فضای واقعی زندگی بشر شده که بر دامنه استفاده از آن روز به روز افزوده می شود و تحرک خاصی را رقم زده است. به زبان دیگر، این فضا باعث شده تا تغییراتی بنیادی در اقتصاد، سیاست، هنر، بازاریابی، تبلیغات، مشارکت، توسعه و …. پدید آید و همین مساله سبب تغییر ساختارها نیز می شود، پس باید آن را پذیرفت و به آن و دامنه تاثیراتش نیز توجه کرد./شفقنا

لینک کوتاه:

https://toseepooya.ir/?p=38767

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *