او، بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» را در جاده‌های کشور جابجا می‌کند

حدیث دانش راد، کارشناس روابط عمومی/ 
او، بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» را در جاده‌های کشور جابجا می‌کند
حدیث دانش راد، کارشناس روابط عمومی/
او، بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» را در جاده‌های کشور جابجا می‌کند
« نه برف، نه باران، نه گرما، نه تاریکی شب، نمی‌تواند این پیک‌ها را از انجام تند و تیز وظیفه‌شان بازدارد »  “هرودوت”
توسعه پویا، راننده کامیون پُست، بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» را در جاده‌های کشور جابجا می‌کند.

کارش را از مکانیکی شروع کرده و چند سالی زیر نظر یک شرکت خصوصی پیمانکار، ماشین‌ها را تیمار می‌کرده است، در بازدید مدیران از منطقه ۱۹ پستی، کارگاه مرتب، تابلوی ابزارآلات منظم و دقت و حوصله‌اش در تعمیر موتور یک خودروی مزدا ۲۰۰۰ مورد توجه مدیرعامل وقت قرار گرفته و از او قدردانی شده و اینها بهانه‌ای می‌شود تا به عنوان کارمند شرکت ملی پست در سمت مکانیک-راننده استخدام شود.

• چهارراه لشگر تهران مامن ساختمانی بزرگ، زیبا و شبیه لانه‌ی زنبوراست که همیشه بیدار بوده و لحظه‌ای استراحت ندارد،  بزرگترین مرکز تجزیه و مبادلات پستی کشور در قلب پایتخت که قلب تپنده شبکه پستی نیز هست.‌

مرکز تجزیه و مبادلات پستی کشور، مکانی است که از آن مرسولات پستی به سراسر کشور رهسپار می‌شوند، در این مرکز مهم و حساس، مسئولیت هماهنگی و مدیریت ۱۰۰ نفر راننده پایه‌یک (۳۳ نفر کارمند و ۷۷ نفر شرکتی) و ۵۹ دستگاه کامیون پست، با اوست.

• در روزهایی که از آغاز شیوع ویروس Covid-19 در کشورمان سپری شده و در راستای اجرای پروتکل‌های بهداشتی، مشاغل بسیاری فعالیت خود را کم کرده و کارکنانشان را به دورکاری فرستاده‌اند، شرکت ملی پست و در رأس آن مرکز تجزیه و مبادلات پستی اما در بیش از ۱۴ ماه گذشته، نه تنها هیچ دورکاری و کاهش حجم فعالیت نداشته، بلکه به دلیل افزایش ترافیک خریدهای اینترنتی و مرسولات پستی، حتی مجبور به افزایش تعداد کارکنان و مراکز فعالیت خود نیز شده است، در این میان یکی از پرکارترین بخش‌ها واحد نقلیه بوده است و مسئولیت رهسپاری مرسولات پستی که سومین مرحله و شاید بتوان گفت سخت ترین و حساس ترین مرحله از عملیات چهارگانه پستی که شامل؛ قبول و جمع آوری، آماده سازی، رهسپاری و توزیع می باشد را بر عهده دارد.

به همین بهانه گفتگویی با محمدرضا آسوده‌کار، مسئول واحد نقلیه مرکز تجزیه و مبادلات کشور داشته‌ایم تا از سختی ‌ها و شیرینی های شغلش بشنویم.

چرا رانندگی؟ آن هم پایه یک و ماشین سنگین!

• از بس همیشه کامیون دوست داشتم، رفتم سراغ رانندگی وگواهینامه پایه یک گرفتم، از وقتی هم که دست تقدیر مرا به شغل مورد علاقه‌ام در شرکت پست رساند، همیشه آرزو داشتم به مرکز مکانیزه (تجزیه و مبادلات) بیایم، جایی که پر از کامیون‌ است.

صبح ها که وارد محوطه نقلیه می‌شوم، انگار بین فرزندانم آمده‌ام، روی کاپوت ماشین‌ها می‌زنم و به اسم صدایشان می‌کنم؛ سلام ۵۳۳،… چطوری خوش‌رکاب.

– درباره سختی های رانندگی با ماشین سنگین و بار امانت مرسولات پستی می‌گوید:

• روزانه باید بیش از ۱۰ ساعت پشت فرمان خودرویی بزرگ و بسیار سنگین بنشینی و همزمان شش دانگ حواست به جاده و ماشین چند میلیاردی باشد که ارزش مالی مرسولات آن در برابر بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» اصلا به چشم نمی‌آید، حس ششم که هیچ، راننده کامیون پست باید حس هفتم هم داشته باشد.

رانندگی در پیچ و خم جاده‌ها و گردنه‌های پوشیده از برف، در سرمای استخوان سوز و مه و بورانی که فقط امکان دیدن چند متر جلوتر را می‌دهد،یا گرمای طاقت فرسا و کلافه کننده، دوری از خانواده، خواب کم، اجبار به خوردن غذای حاضری و بیات، تحمل خطرات و استرس حمل بار ارزشمند، نگرانی دیر رسیدن به مقصد و … همه اینها اجزای جدایی ناپذیر شغل ما هستند.

ما هم کارمند هستیم هم نیستیم، پشت میز نشستن برای ما معنا ندارد و خیلی کم‌ در اداره حضور داریم.

– رانندگی کامیون نیاز به چه ویژگی‌های فردی ای دارد؟

• اگر برای کار بخواهم بگویم، باید عاشق کارش باشد، عاشق کارت که باشی نصف راه  را  رفته‌ای، هرکسی از پس تحمل سختی‌های این کار بر نمی‌آید. البته دوست داشتن به تنهایی کافی نیست، باید تجربه کافی هم داشته باشد، رانندگی ماشین سنگین با خودرو سواری خیلی متفاوت است، راننده کامیونباید بتواند در سریع‌ترین زمان عکس‌العمل درست و مناسب نشان دهد و قواره بزرگ کامیون را در جاده‌ها چنان کنترل کند که از حوادث احتمالی جلوگیری کند و باید در هر شرایطی بر اعصاب خود مسلط بوده و فردی قانون‌مند، صبور و با حوصله‌ای هم باشد.

عموم رانندگان خودروهای سنگین، آدم‌های بسیار مهربان و انسان‌دوستی هستند، وقتی در جاده‌ای خودرویی دچار مشکل می‌شود، اولین کسانی که برای کمک می‌روند، رانندگان خودروهای سنگین هستند..

• در کنار همه اینها، رانندگان ماشین سنگین باید در مکانیکی و تعمیرات هم سر رشته داشته باشند، زیرا تشخیص به موقع و رفع مشکل توسط راننده از بروز خسارات سنگین جلوگیری می‌کند. راننده پایهیک نمی‌تواند دست روی دست بگذارد تا امداد خودرو و مکانیک سیار به داد او برسد.

• در کار یک کارمند اداری، گاها اشتباهات کوچک و بزرگی پیش می آید که خیلی از آنها هم قابل پیشگیری و یا بالاخره قابل جبران هستند، اما برای راننده کامیون کوچکترین اشتباه می‌تواند فاجعه آفرین و غیرقابل جبران باشد و این در حالی است که عوامل بیرونی و خارج از کنترل بیشماری در بروز اشتباهات و حوادث نقش دارند و دست آخر همه به پای راننده نوشته می‌شوند.

در حین گفتگو، تلفن همراهش مدام زنگ می‌خورد، می‌گوید:

هیچ شبی گوشی را خاموش نمی‌کنم چون هر لحظه باید در دسترس رانندگان باشم؛ رانندگانی که یاد گرفته‌اند مشکلات احتمالی را خودشان حل کنند و اگر نشد به رئیس پیامک بدهند و وای به وقتی که صدای زنگ گوشی در دل شب بپیچد … .

رنگ صورتش دگرکون می شود، چند جرعه‌ آب می‌نوشد و به فکر فرو می رود، سکوتی سنگین که نشانه مرور خاطراتی دور و نزدیک است …

– نظر خانواده تان در مورد این شغل چیست؟

نفس عمیقی می‌کشد وکمی روی صندلی جابجا می‌شود، انگار دارد برای پاسخ دادن به سخت‌ترین سوال زندگی کاری‌اش آماده می‌شود.

• مسلما مطلوب هر خانواده‌ای این است که مرد و پدر خانواده با هر شرایط کاری عصر یا شب به خانه برگردد، اما وضعیت در شغل ما فرق می‌کند، اینکه کی برسی خانه و چقدر بتوانی در کنارشان بمانی خیلی قابل پیش‌بینی نیست، گاهی به دلیل کمبود راننده تعداد سفرها بیشتر می‌شود. در شغل ما تعطیلات رسمی و آخر هفته ‌ها هم روز کاری است، نمی‌توانی با خیال راحت برای یک جمعه یا تعطیلی برنامه‌ریزی کنی، تعدادی از رانندگان حتی در روز تولد فرزندشان هم درکنار همسر و خانواده نبوده‌اند، همیشه غایب مهمانی‌ها، مراسم، دورهمی‌ها و حتی عزا و عروسی‌ها هستیم.

• حالا که به اینجا رسید دلم می‌خواهد این را هم بگویم که بار مسئولیت خانواده یک راننده خودروی سنگین عمدتا با بانوی خانه است که در کنار تمام مسئولیت‌های خانه‌داری، مسئولیت نگهداری، مراقبت و تربیت فرزندان را هم در غیاب پدر به عهده دارد و درحالی که خودش به حضور و حمایت مرد خانواده نیاز دارد، فضای پر مهر و آرامی را در منزل ایجاد می‌کند تا همسرش با خاطری آسوده پشت فرمان یک اسب آهنی چند تنی در جاده ‌هایی بی‌پایان  برای لقمه‌ای نان حلال رانندگی کند.

از وضعیت کامیون‌های واحد نقلیه برای‌مان بگویید.

این سوال را که می‌پرسم صدایش را صاف می‌کند و به وضوح مثل کودک پرشوری که وارد یک فروشگاه بزرگ اسباب بازی شده باشد، با وجد می‌گوید:

• اینجا ۵۹ دستگاه کامیون داریم، ۱۰ دستگاه بنز ۱۵ تن، ۱۵ دستگاه بنز ۱۰ تن و ۱۴ تا هم اسکانیا. وضعیت کامیون‌های ما با استانداردهای روز اروپا برابری می‌کنند، مثلا همین بنز آتگوکه ما داریم یکی از بهترین انواع بنز است که پست آلمان هم از آن استفاده می‌کند، می‌توانم بگویم بنز اصلا راننده را در جاده نمی‌گذارد، یا کامیون‌های اسکانیا که ایمنی بالایی دارند و بسیار به روز و پیشرفته هستند، اسکانیا بهترین انتخاب برای جاده‌هایی است که سربالایی دارند و به جرات می‌گویم ناوگان پستی کشور، بهترین کامیون‌ها وحرفه‌‌ای‌ترین رانندگان را دارد.

می‌خندد و با ذوق می‌گوید: اسکانیا بهترین خرید پست بوده، کاش باز هم بخرند.

– تعمیرات و نگهداری این خودروها در کجا و به چه صورت انجام می‌شود؟

• در واحد چند نفر تعمیرکار خبره داریم که هر روز ماشین‌ها را چک می‌کنند و با امکاناتی که در اختیار دارند تا حدودی کار تعمیر را هم انجام می‌دهند، اگر هم مشکل جدی‌تر باشد، کامیون به نمایندگی مجاز برده می‌شود.

جدی‌ترین مشکل، مربوط به تامین قطعات و لوازم یدکی است که به دلیل تحریم‌ها قطعات اصل در بازار نیستیا اگر هم باشد بسیار گران است. با توجه به اینکه مساحت کشور ما تقریبایک هفتم اروپاست وکامیون‌های شرکت پست شبانه در جاده های طولانی وگاها غیر استاندارد و پر از دست انداز در رفت و آمد هستند، وزن بالای کامیون‌ها و مرسولات، استفاده از لوازم و قطعات غیراصل، لاستیک و حتی روغن نامرغوب، به قسمت‌های مختلف خودرو آسیب جدی وارد می‌کند.

• اضافه بر آن، برخی دستورالعمل‌های دست و پا گیر و محدود کننده هم هستند که نیاز به بازنگری دارند. مثلا در بعضی از جاده‌ها محدودیت سرعت تا ۴۰ کیلومتر در ساعت توسط راهنمایی و رانندگی اعمال می‌شود، درست است که کاهش سرعت و رعایت قوانین در وهله اول به نفع خود راننده است، اما اگر راننده بخواهد این سرعت مجاز را رعایت کند ۴-۵ ساعت دیرتر از زمان تعیین شده بر اساس مهندسی خطوط به مقصد می‌رسد و اگر هم محدودیت سرعت را رعایت نکند، با دوربین کنترل سرعت جریمه می‌شود.

مشکل تامین سوخت هم که یار و همراه همیشگی رانندگان کامیون است، زیاد پیش می‌آید که در جاده‌ ها برخی جایگاه ‌ها سوخت نداشته باشند یا شب ‌ها تعطیل باشند یا گاهی سهمیه سوخت خودرو تمام شود و راننده مجبور به خرید سوخت آزاد می‌شود که در پی آن هم متحمل روند اداری برای تایید و برگشت مبلغ خواهد شد، البته برای حل این مشکل، سهمیه سوخت باید به براساس پیمایش و مسافت طی شده به کامیون‌ ها اختصاص داده شود و راه‌اندازی جی پی اس هم مزیت و کمک بزرگی برای این منظور خواهد بود.

– راننده‌ ها پس از رسیدن به مقصد کجا غذا می‌خورند و استراحت می‌کنند؟

• در مقصد، مامورسراهایی جهت اسکان رانندگان در نظر گرفته شده است که گاها شرایط خوبی ندارند، بعضی از مامورسراها در قسمت پر تردد و پر سرو صدای ادارات پست استانی قرار دارند و راننده نمی‌تواند در آرامش استراحت کند، وضعیت این اماکن از نظر نظافت و مسائل بهداشتی نیز به طور مستمرکنترل نمی‌شود، این درحالی است که چند نفر راننده با خصوصیات و خلقیات مختلف در یک سوئیت کوچک اسکان داده می‌شوند، گاهی در تابستان و زمستان امکانات سرمایشی و گرمایشی به موقع و مطلوب فراهم نمی‌شود و شاید بدتر از همه اینها این مساله باشد که رانندگان غالب اوقات مجبورند غذای حاضری یا بیاتی که همراه خود دارند را بخورند، نه امکانات فیزیکی و مالی برای تهیه غذای گرم وتازه وجود دارد و نه وقت کافی دارند.

به عنوان آخرین سوال بفرمایید که درخواست یا انتظاری دارید که تحقق آن بار مشکلات رانندگان زحمتکش پست را سبک ‌ترکند و رانندگان با عشق و آسودگی خاطر بیشتری دل به جاده‌ ها بسپارند؟

• مثل پدری که تازه سر درد دلش باز شده و یاد مشکلات فرزندانش افتاده باشد، بلافاصله می‌گوید: بزرگترین آرزویم این است که رانندگان شرکتی ناوگان حمل و نقل هم قراردادی بشوند و از حقوق و مزایاییکسانی با دیگررانندگان دولتی برخوردار شوند، این عزیزان با همان شرایط کاری و سختی‌های موجود، دریافتی کمتری نسبت به کارمندان دارند و… .

سوال دیگری نمی پرسم، فکر می کنم شاید تا امروز رانندگان کامیون را تنها با اشعار و عباراتی که پشت ماشینشان  مینویسند یا صدای بلند بوق بلند خودرو می شناختیم اما حالا متوجه شدم پشت الفاظ شاید ساده این اشعار چه بار مسئولیت سنگینی بر عهده رانندگان این غول های آهنی قرار دارد.

یک دیدگاه برای “او، بار اعتماد چند نسل از مردم به «پست» را در جاده‌های کشور جابجا می‌کند

  1. سلام
    واقعا کاش روابط عمومی‌های همه نهادها به جای توجه صرف به مدیران‌شون یه خرده هم به زحمات کارکنان و کارگران زحمتکش و شریف‌شون توجه می‌کردند.
    کارتون خیلی خوب بود.
    خدا قوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *