حالا فرصتی برای برطرف شدن «نیازهای شخصی شده‌ی» بیمه‌گذاران است

حالا فرصتی برای برطرف شدن «نیازهای شخصی شده‌ی» بیمه‌گذاران است
تغییر مدیریت؛ تغییر نگاه؛
حالا فرصتی برای برطرف شدن «نیازهای شخصی شده‌ی» بیمه‌گذاران است
صاحب نظران و دانش پژوهان عرصه رفتاری از خلاقیت به عنوان کوتاهترین راه برای گشایش مسائل و مشکلات نام می‌برند. موضوعی که لازمه تداوم حیات حرفه‌ای و سازمانی نهادها، شرکت‌ها و بنگاه‌هاست.

به گزارش توسعه پویا، دکترجواد گودرزی، معاون مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل بیمه مرکزی در یادداشتی با طرح موضوع “تغییر مدیریت- تغییر نگاه” نوشت: صاحب نظران و دانش‌پژوهان عرصه رفتاری  از خلاقیت به عنوان کوتاهترین  راه برای گشایش مسائل و مشکلات نام می‌برند. موضوعی که لازمه تداوم حیات حرفه‌ای و سازمانی نهادها، شرکت‌ها و بنگاه‌هاست.

روشن است که با توجه به فزاینده شدن موضوع رقابت در راستای جهانی شدن بازارها و پیشرفت فن‌آوری وبا تغییر سلایق و ارزش‌های مصرف کنندگان زمینه‌های لازم برای دگرگونی روش‌های زندگی به صورت واحد فراهم شده و در این فضا این ادعا گزاف و دور از ذهنی نیست که زندگی و زایندگی در دهکده کوچک کنونی به سمت و سوی دانایی و آفرینندگی در کسری از ثانیه پیش می‌رود و در این عرصه هر که داناتر و فهیم‌تراست، قاعدتا تواناتر و سریعتر است.

فرهیختگان و نظریه‌پردازان روش‌ها و شیوه‌های گوناگونی رابرای بارورشدن خلاقیت و نوآوری در جوامع مختلف پیشنهاد کرده‌اند: «فراهم آوری شرایط محیطی و فیزیکی»، «سلامت فکری و جسمی» و حتی «آزادکردن ذهن» راههای مختلفی است که در مقالات و نوشته‌های مختلف بر آنها برای ایجاد خلاقیت و تمایز تاکید شده‌است اما با تمام ارادت و تعلق خاطر نسبت به این نظریات، نکته‌ای که می‌توان به آن پای فشرد این است که «اجبار» هیچگاه منجر به خلق ایده نمی‌شود. اجباری که گهگاه مدیران و کارشناسان سازمان‌ها و نهادهای دولتی و حتی خصوصی را مجاب و متقاعد می‌کند که افرادی را برای خلق ایده و فکر و ایده جدید استخدام کنند! و یا در خوش بینانه‌ترین حالت برخی از بهترین‌ها را در یک ساعت و روز مشخص وادار می‌کنند که در اتاقی محبوس برای آنها بیندیشند بلکه راهی را برای فرار از بحران پیش آمده بیابند. باور ما این است که این چنین رویکردها و نگاه‌هایی در جای خود موثر و بعضا کارگشاست اما در بلند مدت نتیجه‌ای ندارد جز افتادن در ورطه‌ای که نامش روزمرگی است.

وضعیت فعلی جامعه که بدون وقفه درحال گذر به مرحله بعدی است نشان از تفکرات بعضا خلاقانه دیروز است. و این یک اصل بدیهی است که که  آنچه می‌ماند فکر نو است. اگر مراحل عمر یک محصول را به «معرفی»، «رشد»، «بلوغ» و « افول» تعریف کنیم نکته‌ای که در همه این مراحل جاری و ساری است عنصری بنام خلاقیت و تمایز است این عنصر در کالاها به سادگی خود را نشان می‌دهد اما موضوعی که ذهن همه فعالان فکری و تئوریک را به خود مشغول کرده و با هر شاخصی نمی‌شود آن را اندازه گیری نمود خلاقیت در چگونگی ارائه خدمات است که نه می توان آنها را لمس کرد و نه می‌توان آنها را ذخیره کرد. پژوهشگران علوم انسانی و رفتاری به این دلیل کار دشواری دارند که مفاهیم و شاخص های کیفی را به مفاهیم و شاخص‌های کمی تبدیل می‌کنند و این نکته را می‌توان برای «کالا» و «خدمات» نیز متصور بود چه فعالیت در حوزه های کالا «کمی» است و «قابل مشاهده و اندازه‌گیری» با واحدهای سنجش گوناگونی مثل متر و کیلو گرم و … است اما این موضوع در عرصه خدمات «ذهنی» و «غیر قابل باور و اندازه‌گیری» است به بیانی نمی‌توان به صورت مستدل و صدرصدی گفت که : «من از ارائه فلان خدمت فلان شرکت به میزان … راضی‌ام» و این موضوعی است که از دیرباز ذهن  صاحبان صنعتی به نام بیمه رانیز به خود مشغول کرده‌است چراکه صنعت بیمه را شاید به تعبیری بتوان کیفی‌ترین صنعت نامیدکه دارای خدماتی متنوع است، موضوعی که با گذشت نزدیک به نه دهه از فعالیت رسمی بیمه در کشور هنوز هم که هنوز است نتوانسته نقش خود را برای نهادینه شدن مفهوم بیمه در کشور پیداکند و زمانی این موضوع بغرنج‌تر می‌شود که مشاهده می کنیم که برمدیریت و سیاستگذاری این سیستم قوانین و مقررات بعضا دست و پاگیری حاکمیت می‌کند که هرچند موجد و موجب ساماندهی و نظام‌مندی صنعت شده است اما همانگونه که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد فکر خلاق را به مبارزه با خود نمی‌طلبد و هرایده و فکر جدید که در تضاد با شرایط موجود رخ بنماید خود به خود خطی به رنگ قرمز می‌گیرد.

بدیهی است که رفتار و گفتاری موجب خلق ایده‌ی جدی می‌شود که به برطرف کردن یک «نیاز» جدید کمک کند و این موضوع متاسفانه در صنعت بیمه کشور فارغ از جایگاه و نقش همه بازیگران آن کمرنگ است چراکه تقریبا همه این بازیگران تفکرخود را بر ارائه محصولات و رشته های جدید بدون توجه به نیاز برطرف شده معطوف کرده اند موضوعی که ذهن همه فعالان دلسوز و خوش فکر این صنعت از بخش های فنی و تخصصی تا فرهنگی و اطلاع رسانی را آزار می‌دهد.

و اینک که راه برای خلق ایده‌های جدید باز شده، با تفکرات بازنگری در قواعد و قوانین مخالفتی نمی‌شود، اراده‌ای برای تحول متولدشده و از ایده‌های خلاقانه و مبتکرانه برای برقراری تحول و پویایی حمایت می‌شود فعالان این صنعت باید «نیاز» جدید در صنعت را بیابند و برای آن راهکاری بیندیشند. نیازی‌هایی مانند امنیت، آرامش، اطمینان و آسایش همگی نیازهایی کیفی و ذهنی‌اند که تبدیل کردن آنها به مفاهیم کمی و عینی دشوار می‌نماید. قاعدتا تعریف هرکسی از این مفاهیم با تعریف دیگری متفاوت و بعضا متعارض است و این تفاوت و تعارض خود بخودتاثیر خودرا در تامین آن نیازها خواهد گذاشت و همین اختلافات و تعارضات است که راهی جز “شخصی شدن”  نمی‌یابد.

به بیان ساده‌تر صنعت بیمه باید در همه حوزه‌های بیمه‌گری اعم از صدور و ارائه خدمات و پرداخت خسارت وحتی فرایندهای ارتباطاتی- تبلیغی- ترویجی و… به دنبال جستجوی نیازهای شخصی شهروندان رفته و متعاقب آن راهکارهایی را برای برطرف کردن این نیازهای شخصی شده بیابد.

لینک کوتاه:

https://toseepooya.ir/?p=66896

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *