با مشخصشدن اسامی کابینهی پیشنهادی، موجی از شادی در میان کارکنان صنعت نفت پدید آمد.
توسعه پویا، در سالهای نهچندان بود که افرادی از بیرون از ساختار و بدنهی وزارت نفت به این وزاتخانه تحمیل شدند. این افراد بدون درنظر داشتن شاخصهای اساسی برای تصدی مقام وزارت نفت، حاضر به پذیرش این سمت شدند و البته عمر مستعجلی هم داشتند. این اشتباه را دولت مرحوم رییسی مجدداً تکرار نکرد.
به هر حال اکنون کارکنان این سمت خوشحال هستند که شخصی از درون همین ساختار به مقام وزارت رسیده است.
این نوشته به هیچ وجه در تمجید از وزیر پیشنهادی (محسن پاکنژاد) نیست. او به قدر کافی در صنایع بالادستی و همچنین مدیریتهای ستادی سابقه دارد و لذا نگرانی خاصی از بابت آشنایی او با صنعت نفت وجود ندارد. سابقهی فعالیتهای او در این حوزهها در دسترس عموم قرار دارد.
اما آنچه که مهم است اینکه هم جامعهی کارکنان صنعت نفت و هم عموم مردم باید بدانند که او در صورت عبور و کسب رای اعتماد مجلس، قرار است چه چیزی را در وزارت نفت تحویل بگیرد. برخی حامیان تفکر قبلی، از «اسبزینشده» یاد میکنند که قرار است تحویل دولت چهاردهم داده شود.
هرچه به آغاز کار دولت چهاردهم نزدیک میشویم، این ادعاها شدیدتر میشود. گویی همه چیز عالی است. خزانه کشور سرشار از منابع به دولت جدید تحویل داده شده است. اما واقعیت چنی نیست. حتی اگر تقدیر بود که دولت سیزدهم همچنان به کار خود ادامه دهد، با این وضعیتی که وجود دارد حتماً در نیمهی دوم سال به لحاظ ناترازی منابع مالی با مشکلات زیادی مواجه میشد.
غیر از موضوعات حوزهی اقتصاد کلان، عمدهی ناترازیهای عملیاتی در صنعت نفت به چشم میخورد. این ناترازیها چه مختصاتی دارند؟ بیمناسبت نیست که وضعیت دو حوزه (یعنی صنعت پاییندستی پالایش و صنعت گاز) از چهار حوزهی اصلی صنعت نفت تشریح شود تا مختصات کنونی و کلان این صنعت از پردهی ابهام خارج شود.
چند صباح بعد از اینکه وزیر نفت پشت میز خود بنشیند، با موج آخر سفرهای تابستانی روبهرو میشود و مشکل تامین بنزین (ناترازی تولید و مصرف) جلوهگر خواهد شد.
سپس در ابتدای پاییز با آغاز سرمای هوا بلافاصله موضوع ناترازی گاز گریبان کل کشور را میگیرد. میزان ناترازی گاز که میزاث دولت سیزدهم است، از آنچه که هر ساله بوده بهمراتب بیشتر است. به طور متوسط در نیمهی دوم سال چیزی حدود بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب کسری گاز حاکم است. در سردترین هفتهی سال این رقم به بالای ۳۲۰ میلیون مترمکعب در روز میرسد. اینارقام مربوط به سال گذشته است و در سال جاری با وجود گازرسانیها و همچنین عدم اصلاح مصرف، بلاتردید این ارقام میتواند سنگینتر هم باشد.
احتمالاً عناصر و جریانهایی از تفکر رقیب دولت از هماکنون آماده است تا این وضعیت را برجسته و آن را ناشی از عملکرد دولت بداند؛ حال آنکه ناترازیهای مکرر چیزی نیست که آن را بتوان ناشی از عملکرد یک دولت خاص دانست.
این ناترازیها به لحاظ حدوث اساساً درونماندگار وضعیت فعلی مصرف است. به عنوان نمونه در این کشور سالها و دههها است که در مورد وضعیت ترافیک و مقابله با آن صحبت میشود. اما باید دانست این شیوهی مدیریت شهرداری (و اقتصاد شهری) اساساً رابطهی درونماندگاری با معضل ترافیک دارد. به همین خاطر است که در شهری مانند تهران مرتباً خیابان و اتوبان و زیرگذر و پل و روگذر ساخته میشود اما معضل ترافیک به قوت خود باقی است.
به بیان دیگر اینکه استمرار وضعیت کنونی چیزی جز تشدید ناترازی به دنبال نخواهد داشت. مشابه این وضعیت را باید در مشکل بنزین و سوختهای مایع دنبال کرد.
دولت سیزدهم تمایلی به استفاده از لغت «واردات بنزین» نداشت و این واقعیت را در پشت عبارات و تعبیرات عملیاتی نظیر «سوآپ همنام و غیرهمنام» مخفی میکرد. اما این بازی زبانی تاثیری در بهبود وضعیت ناترازی بنزین نداشت و واردات بنزین همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که امکان تخصیص بهینه در وضعیت ناترازی وجود دارد. مثلاً در ماههای سرد به ناچار باید گاز برخی صنایع قطع شود تا بتوان گاز را به منازل مردم هدایت کرد. چه کسی پاسخگوی ضرر و زیان صنایع در این وضعیت است؟
با این وجود با تکیه بر نیروهای عملیاتی و ستادی بوده که هیچ مشکل حاد یا بحرانخیز در توزیع سوخت و گاز در کشور رخ نداده است. اینها همان سرمایههایی هستند که در هر دولتی صرفاً با تکیه بر منافع ملی در خدمت مردمشان قرار دارند.
با این اوصاف پیشنهاد اصلی برای آقای پاکنژاد این است که با تکیه بر نیروهای عملیاتی و کارشناسی در درون بخشهای مختلف صنعت نفت کشور، گزارش دقیق، عینی و بهروز از وضعیت شاخصها و مؤلفههای موجود تهیه کرده و در اختیار مردم قرار دهند. این گزارشها نباید از جنس گزارشهای روابطعمومی باشند که همواره به دنبال نشاندادن وجوه مثبت و مطلوب از موقعیت موجود است.
مردم خوب کشورمان باید بدانند که وزیر نفت وارث چه وضعیتی است؟ و این وضعیت با تکیه بر توسعهگرایی و بهرهمندی از رویکرد راهبردی برای برونرفت از آن، متضمن چه چالشها و کشمکشهایی خواهد بود.
جایگاه کنونی صنعت نفت کشور که اینک به دولت چهاردهم سپرده شده است، یقیناً متناظر با نارساییها و ناترازیهای عدیدهای است. بدون در دست داشتن و اعلام گزارش موقعیت کنونی، هرآیینه این نقایص و کاستیها به حساب دولت چهاردهم ثبت خواهد شد.
لینک کوتاه: