فرجام میراث‌های دیجیتال خود را مشخص کنیم

فرجام میراث‌های دیجیتال خود را مشخص کنیم
مریم سلیمی، دارای دکترای علوم ارتباطات و پژوهشگر ارتباطی؛
فرجام میراث‌های دیجیتال خود را مشخص کنیم
تلاش برای زندگی وبقا و خطر مرگ، دو واقعیت جاری در زندگی بشر بوده و هستند. پاندمی کرونا، شاید بیش از هر زمان مرگ و اندیشیدن به آن را افزایش داده است. آنهم در شرایطی که ما سالهاست دارای دو زیست واقعی و دیجیتالی شده ایم. بعد از مرگ و با اعلام رسمی آن، فرجام همه اموال منقول و غیرمنقول و… مشخص می شوند ولی در این میانه فرجام روشنی برای میراثهای دیجیتال وجود ندارد.

توسعه پویا، شاید یکی از بهترین گزینه ها قبل از اینکه دادگاه، مالکان رسانه های اجتماعی و… تصمیم بگیرند با میراث دیجیتال ما چه کنند، این خود ما باشیم . رسما در وصیت نامه خود در کنار سایر داراییها فرجام دارایی‌های دیجیتال خود را نیز مشخص کنیم. حال چه این دارایی ها آثار و نوشته ها، عکس‌ها، فیلم‌ها، ویدئو ها، صفحات در رسانه های اجتماعی و… باشند، چه رمزارزها و…

ما دارای صفحات بسیاری در رسانه های اجتماعی بوده و نیز دارای ایمیل ها، بلاگها و… هستیم. همچنین با حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال بخشی از اموالمان نیز دیجیتال می شود، فرجام آنها و دارایی های مربوطه بعد از مرگمان چه می شود؟ آیا نباید این مهم مشخص شود و در قوانین حقوقی نیز پشتیبانی های لازم از آن صورت گیرد؟

در حال حاضر، برخی رسانه های اجتماعی از افراد می خواهند تا در پی مرگ عزیزانشان آن را گزارش کنند تا از این طریق جلوی سوءاستفاده های احتمالی از حساب کاربری فرد مثل شوخی و تسویه حساب‌های شخصی افراد و … گرفته شود. همچنین به شرط ارائه مدارک لازم و پذیرش توسط رسانه اجتماعی مربوطه حساب کاربری فرد به حالت “یاد بود” درآید.

ولی داستان به اینجا ختم نمی شود و برخی خانواده ها علاقمندند برای زنده نگاه داشتن فرد فوت شده حساب او را فعال نگه دارند تا تسلای برای آنها باشد. اما طبق قانون در برخی کشورها خانواده ها می توانند در کنار دیگر میراث فرد، میراثدار میراث دیجیتال او نیز باشند. در بعضی کشورها نیز دسترسی به این میراث به طور محدود و با حکم دادگاه ممکن است.

در حال حاضر، تلاشهایی با هدف تسلی به بازماندگان برای حفظ و فعال نگه داشتن صفحات فرد متوفی در رسانه های اجتماعی صورت می گیرد ولی با احتمال هرگونه سو استفاده و… رسانه های اجتماعی به شرط اطلاع ممکن است از آن ممانعت کنند. کما اینکه به لحاظ اخلاقی و حقوقی افراد نباید در صفحه فرد درگذشته به انتشار محتوای جدید در جایگاه او بپردازند.

در این مسیر ممکن است از هوش مصنوعی، ماشینهای یادگیرنده و…. استفاده شود تا با بازبینی اطلاعات فرد در گذشته محتواهایی تولید شود که با ورود به حوزه دیپ فیک و… عملا قدم در حوزه جعل و دستکاری، تخیل و به طور غیرواقعیتها گذاشته می شود که قطعا به لحاظ اخلاقی و انسانی به نظر صحیح نمی رسد، هرچند برای مدتی آرام بخش بازماندگان باشد ولی دلبستگی به خود این فضا، فرجامی ناخوشایند به لحاظ روحی و روانی حاصل خواهد کرد.

حال یک سوال با همه تلاش‌هایی که برای نامیرایی دیجیتال فرد متوفی صورت می‌گیرد، آیا به واقع آن فرد فوت شده علاقه ای به این بقا پس از مرگ دارد تا دیگرانی مالک و صاحب صفحات او باشند و به خلق محتوا به نام او بپردازند؟ یا در همین فضا با دوستان و… به برقراری ارتباط بپردازند؟

این خطر در خصوص افراد مشهور شاید کمی کمتر با‌شد چراکه رسانه های اجتماعی و… معمولا خود این صفحات به حالت “یادبود” در می آورند ولی برای سایر افراد خطرات سو استفاده و… وجود دارد.به حالت یادبود در آمدن صفحه به خصوص برای دنبال کنندگان افراد مشهور این حسن را دارد که هنوز می توانند به محتواهای موجود رجوع کنند.

قبرهای کیوآرکد دار

در حال حاضر در برخی کشورها، بر روی قبر افراد از کیو آر کدهایی استفاده می کنند تا امکان دسترسی به محتواهای دیجیتال فرد، عکس‌ها، خاطرات و… فراهم شود. حتی با دیجیتالی کردن برخی سنگهای قبر به یاری بلوتوث و… به افراد امکان اضافه کردن محتوا به آن نیز می دهند. شاید حتی لازم باشد آنچه می خواهیم از ما بعد از مرگ بر قبرهای مان یه یاری کیو آر کد قابل دسترس باشد را پیشتر آماده یا معلوم کنیم.
ما با اینکه در دنیای دیجیتالی زیست داریم ولی چندان به فرجام دارایی های دیجیتال خود فکر نمی کنیم. به لحاظ حقوقی و قانونی نیز پشتیبانی لازم از این بخش صورت نمی گیرد و این مهم نیازمند توجه بیشتر است. این توجه ابتدا باید از خود ما آغاز شود.
همچنین رسانه های اجتماعی نیز باید با استناد به وصیتنامه افراد (که در کنار دیگر مدارک به آنها گزارش می شود) به تصمیم انها احترام بگذارند.
معمولا نهایت خدمت رسانه های اجتماعی، تبدیل صفحه فرد به یاد بود و حفظ آنها به صورت آلبومی محتوایی است ولی چه قوانینی ناظر بر عدم سو استفاده از این محتواها از سوی مالکان رسانه های اجتماعی وجود دارد؟ یا چه تضمینی هست تا این رسانه ها از اموال دیجیتال افراد محافظت کنند و این محافظت تا کی ادامه دارد؟

به یادم هست یکی از ارائه دهندگان سرویس‌های بلاگی به دلیل مشکلات فنی مدتی از دسترس خارج شد و بعد از حل مشکل نیز نتوانست چندسالی از اطلاعات افراد را باز گرداند، برای محتواهای دیجیتالی که با هر مشکل فنی، هک و… ممکن است از دست روند، چه تضمینی برای محافظت از آنهاست؟

صندوقهای امانات اموال دیجیتال

شاید به روزهایی برسیم که برخی سازمان‌ها پیدا شوند تا در قالب صندوق امانات مخصوص داراییهایی دیجیتال ما را تحت همین عنوان حفظ کنند.

یا موزه هایی پیدا شوند تا از آثار دیجیتالمان را موزه های دیجیتال نگهداری کنند مانند آنچه در موزه های واقعی رخ می دهد.

یا ناشرانی که همه محتواهای دیجیتالمان را در صورت سفارش قالبی قابل انتشار دهند و منتشر کنند… شاید در آینده خدمات زیادی در کنار دنیای زدگان به دنیای مردگان در قالب سرویس‌های دیجیتال که اکنون خبری از آنها نیست، داده شود.


آینده این تحولات هرچه که باشد برای اموال و دارایی های دیجیتال خود به خصوص برای بعد از مرگ باید فکری اساسی کرد.
اینکه می خواهیم نامیرای دیجیتال شویم و به یاری هوش مصنوعی و… تداوم یابیم، یا در حالت یادبود بقا یابیم و یا هر محتوایی که داریم به صندوق‌های امانات دیجیتال سپرده شوند یا به دست خانواده هایمان به عنوان یادگاری سپرده شوند و یا کاملا همه محتواها و… پاک شوند و به فراموشی دیجیتالی سپرده شویم، در نهایت چه تصمیمی خواهیم گرفت؟
یا اگر عزیزی فوت کرد و فرجام اموال دیجیتالش را معلوم نکرد، آیا برنامه ای در این خصوص داریم؟ قانون در این باره چه می گوید و…. ؟

گزارش فوت عزیزان به رسانه های اجتماعی

شاید حداقل کار برای درگذشتگان این باشد که فوت آنها را به رسانه های اجتماعی گزارش کنیم تا حداقل از سو استفاده های احتمالی جلوگیری شود چرا که دزدان هویت به دنبال طعمه‌های خود در بین صفحه‌های غیرفعال می‌گردند.

از وصیتنامه های سنتی تا قراردادهای هوشمند یا بلاکچین

با همه تلاشی که برای حیات و بقایمان داریم، کمی داستان اموال و دارایی ها و میراثهای دیجیتال را جدی تر بگیریم،

به خصوص اگر اموال دیجیتال و رمز ارز داریم. یا با وصیتنامه سنتی یا با قراردادهای هوشمند یا قراردادهای بلاکچین معلوم کنیم چه کسی بعد از مرگ می‌تواند به کیف پول مجازی ما دسترسی داشته‌ باشد و به‌طور قانونی از این دارایی‌ها استفاده کند. در روش سنتی نیز باید تمام جزئیات در خصوص رمز، نحوه انتقال نحوه انتقال اموال از کیف پول مجازی به وراث و…. تشریح شود.

حتی به نظر می رسد وصیتنامه ها نیز در عصر حاضر باید هوشمندانه تر و در قالب‌های هوشمندتری نوشته و برجای بمانند.

بر این اساس زندگی دیجیتال، الزاماتی را نیز برای دوره مرگ ایجاب می کند که باید از آنها آگاه بود و تا حد ممکن به انها عمل کرد (چه در مورد خودمان و چه عزیزان درگذشته ما).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *