- پایگاه خبری و تحلیلی توسعه پویا - https://toseepooya.ir -

سوئیت هوم ها و سبک زندگی که به خورد مخاطب می دهند

سوئیت هوم ها و سبک زندگی که به خورد مخاطب می دهند

کارشناس رسانه گفت: سوئیت هوم ها حدیث نفس افرادی است که از نمایش عادات اجتماعی خود مفتخرند و بدین سان سبک زندگی خود را به رخ مخاطب می کشند.

پایگاه خبری توسعه پویا [۱]،  “افرادی که برای استفاده از رسانه ­ای مانند اینترنت برنامه و شناخت درستی ندارند، مقهور آن می شوند و تحت تأثیر آن سبک زندگی ­شان نیز دستخوش تغییر می شود؛ چرا که ماهواره، اینترنت و دیگر وسایل ارتباط جمعی در عصر فناوری تلاش می ­کند سبک زندگی و نوع پوشش و رفتار مردم در دهکده جهانی را تا حد زیادی مشابه هم سازند، اما هیچ کس بدون پذیرفتن هویت واقعی خود که تحت تأثیر دین، سنت و رسوم کشورش قرار دارد نمی‌تواند به سبک صحیحی از زندگی دست یابد. جمله مشهوری در مورد استفاده از اینترنت وجود دارد که می‌گوید کسی که نمی‌داند در اینترنت به دنبال چیست، در واقع دنبال همه چیز است.”

این بخشی از صحبت های سیدغلامرضا فلسفی کارشناس حوزه رسانه و نویسنده کتاب «پنج گفتار درباره اخبار جعلی»  است. او بر این باور بوده که  تلویزیون، تبلیغات، روزنامه ها و جهان اینترنت سعی دارند سبک های جدید زندگی را به مردم معرفی کنند و دنیای ارتباطات به مردم امکان می دهد که با سبک های دیگر زندگی آشنا شوند، تصمیم بگیرند و هر چیزی که آن ها را بیشتر راضی می کند انتخاب کرده و بر مبنای امیال شان بسازند.

درخصوص مفاهیم سبک زندگی و رفتارهای نمایشی برخی از کاربران در شبکه های اجتماعی ساعتی با او به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.

**مفهوم سبک زندگی به چه حوزه هایی اطلاق می‌شود؟

– سبک زندگی یکی از پردامنه ترین مفاهیم حوزه علوم اجتماعی است که الگویی از اندیشه ها، احساسات، شناخت ها و کنش ها محسوب می شود و در مجموع هویت اجتماعی و شخصی فرد را ساخته که به معنی نحوه ساماندهی زندگی برای تحقق نیازها و خواسته ها با به کارگیری مجموعه ای از رفتارهاست.

بروز و ظهور سبک زندگی از طریق نحوه صرف زمان، پول و چگونگی گذران اوقات فراغت، انتخاب اشیای مصرفی، انتخاب علائق و ترجیحات(سلیقه) و نظایر خاص آن صورت می گیرد.

فاضلی در کتاب مصرف و سبک زندگی، دیدگاه‌های موجود پیرامون سبک زندگی را به دو دسته کلی تقسیم‌ کرده است. گروه اول شامل تعاریفی که سبک زندگی را مجموعه‌ای از رفتار‌ها می‌دانند و ارزش‌ها و نگرش‌ها و جهت‌گیری‌های ذهنی افراد را از دل این مفهوم احصا می کنند و گروه دوم تعاریفی که ارزش‌ها و نگرش‌ها را بخشی از سبک زندگی می‌دانند. رویکرد اول بیشتر در جامعه‌شناسی و مطالعات فراغت و رویکرد دوم بیشتر در روان‌شناسی و مطالعات بازاریابی مرسوم بوده است.

سازمان بهداشت جهانی سبک زندگی را روش زندگی مردم و بازتابی کامل از ارزش های اجتماعی، طرز برخورد و فعالیت‌ها هم چنین ترکیبی از الگوهای رفتاری و عادات فردی در سراسر زندگی(فعالیت بدنی، تغذیه، اعتیاد به الکل و دخانیات و…) می داند که در پی فرایند جامعه پذیری به وجود آمده است.

** بنظر شما سبک زندگی با طبقات اجتماعی پیوند دارد؟

– بله کاملا همینطور است؛ سبک‌ زندگی‌ معمولا با طبقه‌ اقتصادی و اجتماعی‌ پیوند دارد و در تصویری‌ که‌ فرد از خود می سازد‌ بازتاب‌ می‌یابد. به هرحال چه سبک زندگی را شیوه متفاوت زندگی در نظر بگیریم و چه معیاری برای تمایز افراد از یکدیگر، در واقع روش الگومند مصرف و درک و ارزش گذاری فرهنگ مادی و غیرمادی است که در نحوه ارتباط فرد با محیط و علایق و سلیقه ها و نیز مصرف فرهنگی و چگونگی استفاده از اوقات فراغت قابل مشاهده است. از طرف دیگر نحوه گذران اوقات فراغت و چگونگی استفاده از ابزارهای مختلف برای پر کردن زمان های غیرکاری افراد نیز سبک زندگی و فرهنگ آن ها را دست خوش تغییر می کند.

جامعه شناسان معتقدند سن، طبقه اجتماعی، قومیت و جنسیت در سبک زندگی فرد اثر گذارند. عناصر یک سبک زندگی مشترکاتی را برای شماری از افراد پدید می آورد که دیگرانی که آن ویژگی ها را رعایت نمی کنند جزو آن گروه به حساب نمی آیند به عبارت دیگر گروه های اجتماعی بیشتر به یک نوع سبک زندگی گرایش دارند که شاهد مثال آن سبک زندگی کولی هاست.

سبک زندگی تغییرناپذیر است

پرواضح است که منظور این نیست که سبک زندگی تغییر ناپذیر و انعطاف ناپذیر است بلکه برعکس شخص خواهی نخواهی دائماً در پی عقاید قبلی خود، با معیار و محک اطلاعات جدید است و با ادغام اطلاعات قدیمی ‌و جدید، ناخودآگاه اعتقادات گذشته و بینش کنونی خود را تقویت می‌کند و این همان نقطه‌ای است که با تغییر آن می‌تواند احساسات، ارزش‌ها، افکار و رفتار خود و در یک کلام سبک زندگی خود را تغییر داده و درباره ارزش‌ها و در نتیجه احساسات و افکار آتی خود به دیدگاه‌هایی جدید برسد. دیدگاه‌هایی که بر تصمیم گیری‌های نهایی فرد در زندگی و انتخاب‌های آتی وی مؤثرند.

**رسانه ها تا چه اندازه در این سبک زندگی مؤثر هستند؟

– در این میان تلویزیون، تبلیغات، روزنامه ها و جهان اینترنت سعی دارند سبک های جدید زندگی را به مردم معرفی کنند و دنیای ارتباطات به مردم امکان می دهد که با سبک های دیگر زندگی آشنا شوند، تصمیم بگیرند و هر چیزی که آن ها را بیشتر راضی می کند انتخاب کرده و بر مبنای امیال شان بسازند.

تکنولوژی گر چه مستقیم با باورهای یک جامعه چالش پیدا نمی کند، اما فرهنگ و ارزش های اجتماعی، باورها و رفتارهای افراد جامعه را تحت تاثیر خود قرار می دهد. این تغییر رفتارها ابتدا منجر به تغییر سبک زندگی افراد می شود و به تبع آن سلایق و نیازهای افراد تحت تاثیر قرار گرفته و در دراز مدت می تواند حوزه باورها را تحت تاثیر قرار دهد.

برخی معتقدند که ابزار و تکنولوژی ­های جدید را باید با لوازم فرهنگی آن پذیرفت و تنها در صورت ملتزم شدن به فرهنگ همراه با ابزار جدید استفاده بهینه از آن صورت می پذیرد، اما بروز برخوردهای متفاوت فرهنگی در فرهنگ ­های مختلف در مقابل ابزارهایی چون اینترنت را می­توان نقطه قابل نقد این دیدگاه و نوعی وادادگی در مقابل فرهنگ بیگانه دانست.

** به نظر می رسد کاربرانی که شناخت درستی از رسانه ندارند، مقهور آن شوند.
– بله کاملا درست است؛ به طور کلی می­ توان استنباط کرد افرادی که برای استفاده از رسانه ­ای مانند اینترنت برنامه و شناخت درستی ندارند، مقهور آن می شوند و تحت تأثیر آن سبک زندگی ­شان نیز دستخوش تغییر می شود؛ چرا که ماهواره، اینترنت و دیگر وسایل ارتباط جمعی در عصر فناوری تلاش می ­کند سبک زندگی و نوع پوشش و رفتار مردم در دهکده جهانی را تا حد زیادی مشابه هم سازند، اما هیچ کس بدون پذیرفتن هویت واقعی خود که تحت تأثیر دین، سنت و رسوم کشورش قرار دارد نمی‌تواند به سبک صحیحی از زندگی دست یابد. جمله مشهوری در مورد استفاده از اینترنت وجود دارد که می‌گوید کسی که نمی‌داند در اینترنت به دنبال چیست، در واقع دنبال همه چیز است.

البته رسانه از جذابیت های بسیاری برخوردار است…

– حقیقت این است که وجود جذابیت بسیار زیاد و ارائه بسیار گسترده و پر زرق و برق اطلاعات رسانه هر شخصی را که بدون هدف وارد آن شود ساعت­ ها میخ کوب می کند. در واقع ذهن فرد به مانند یک جاروبرقی انواع و اقسام اطلاعات را در این فضا جذب می­ کند؛  اطلاعاتی که معلوم نیست هر کدام چه تأثیری در تفکر، رفتار و سبک زندگی وی می­ گذارد؛ این در حالی است که برخی از بزرگان آشنا با فضای رسانه معتقدند که در جامعه دینی، باید فرهنگ دینی رسانه‌های کارآمد و جدید مانند اینترنت را به خدمت درآورد و از آن جهت نشر معارف و فرهنگ خویش استفاده کند و حال این که انجام بررسی مختصر بر روی جامعه اینترنتی ایران شرایط را به گونه ­ای دیگر نشان می ­دهد؛ چنان‌که روز به روز شاهد غالب شدن سبک زندگی اینترنتی بر کاربر شهروندان هستیم تا جایی که برخی از کارشناسان آن را به گارد باز جامعه ایرانی در مقابل اینترنت تعبیر می­ کنند.

امروزه هیچ گاه نمی توان با ارسال پیام های یکسان در جامعه ای سبک زندگی واحد به وجود آورد. سبک زندگی زمانی به وجود می آید که رسانه های مختلف, پیام هایی متعدد و متنوع را مبتنی بر ارزش های جامعه منتشر کنند. 

بدیهی است که ایجاد تغییرات اساسی در سبک‌های زندگی در سطوح فردی و خانوادگی مستلزم تغییر در ارزش‌ها و مشروعیت‌های فرهنگی و اجتماعی است.

** به نظر می رسد با این تعریف شما از سبک زندگی می‌توان از تقابل و جدال میان دو سبک زندگی سخن گفت؟

– یک سبک زندگی که قدرت حاکمیت را در ابعاد مختلف آن مشروع دانسته و سعی در تبلیغ، ترویج و تحمیل آن دارد و در مقابل سبک زندگی بخشی وسیع از جامعه به ویژه طبقه متوسط که بیشتر در فضاهای خصوصی قابل مشاهده است و از ارزش‌ها و مشروعیت‌های خود پیروی می‌کند.

این سبک زندگی را تا حدی زیاد می‌توان محصول دمکراتیزاسیون آموزش، تکنولوژی‌های ارتباطی، رسانه‌های جدید، نقش اجتماعی زنان، جوان شدن جامعه و غیره دانست.

چندین دهه است که الزام از طرق مختلف برای ترویج و در مواردی تحمیل نوعی مشخص از سبک زندگی برگرفته از قرائتی خاص از باورها به وضوح قابل مشاهده است. به این ترتیب نوعی سبک آرمانی برای فرد یا خانواده در جزئی‌ترین ابعاد آن، از نوع پوشش، آرایش و پیرایش چهره، نوع خوراک، تفریحات و سرگرمی‌ها و روابط اجتماعی تا محتوای آموزشی و علمی(در سطوح مختلف)، آثار هنری و محصولات فرهنگی قابل استفاده، و باورها تعریف، تبلیغ و ترویج شده در دوره‌های مختلف و به شیوه‌های گوناگون با هر آن چه جز آن بود مقابله شد، اما حاصل الزام در یک سبک زندگی به جامعه‌ای بزرگ و گسترده و با ارزش‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، ایجاد گسستی آشکار و شکافی عمیق و روزافزون بین سبک زندگی در فضای عمومی زیر سلطه و سبک زندگی در فضای خصوصی نسبتا آزاد، در میان قشری وسیع از جامعه شد.

افزایش ابعاد مخفی زندگی اجتماعی با گذرزمان 

با گذر زمان، هر چند این گسست روز به روز بیشتر و بزرگ‌تر ‌شد و ابعاد مخفی و زیرزمینی زندگی اجتماعی افزایش یافت اما از سویی دیگر، به تدریج با تنگ‌تر شدن حلقه الزام ها در فضای عمومی و به واسطه آن عادی شدن هر چه بیشتر آن چه در فضاهای خصوصی و در عین حال بزرگ‌تر شدن حلقه افرادی که در این فضاها وارد ‌شده و الزام ها را زیر پا می‌گذاشتند، برخی ابعاد زندگی ناپیدا آن‌قدر مشروعیت پیدا کرد که افراد خواهان بروز و به تعبیری پرده‌برداری از آن در فضاهای عمومی و در واقع مشروعیت‌زدایی از سبک‌های تحمیل شده شدند. تا زمانی که رسانه های جمعی در جامعه حضور نداشتند، سنت ها و هنجارهای قومی و قبیله ای تعیین کننده چارچوب سبک زندگی بودند.

در چنین فضایی، سبک زندگی از یکنواختی و ثباتی زیاد برخوردار و تغییرات در سبک زندگی به کندی انجام می گرفت، زیرا ارتباطات اجتماعی در یک محدوده جغرافیایی مشخص و دسترسی به منابع اطلاعاتی محدود بود.

در این شرایط ارزش ها، هنجارها و علائق فردی از طریق ساختارهای قبیله ای و قومی به طور مداوم بازتولید و آموخته شده به هر عامل، متغیر و عنصری بیگانه اجازه ورود داده نمی شد مگر این که با ساختارهای قبلی هم خوانی می داشت، اما با فراگیر شدن رسانه ها وضع تغییر کرد.

** رسانه امروز عضوی از خانواده ها شده است…

– رسانه غریبه ای است آشنا که عضوی از خانواده شده؛ برای همه داستان می گوید، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی می کند، چیزهایی را که تاکنون نخوانده، نشنیده و ندیده اند حتی چیزهایی مغایر با ارزش های پذیرفته شده را برای شان بیان کرده به آن ها نشان می دهد.

ارزش‌های جدید در تقابل با ارزش های سنتی است

ارزش ها و نوآوری های جدید به ویژه در تقابل با ارزش های سنتی را به افراد خانواده ارائه می کند بدون آن که کسی به این بیگانه ایرادی بگیرد و چنین کاری تنها از او برمی آید.

ارزش های سنتی را به چالش می کشد، افراد را دچار تضاد ارزشی می کند, اوقات فراغت آن ها را پر و آن ها را سرگرم می کند. تا زمانی که رسانه های جمعی اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون، نخبه‌گرا و تولیدکننده محتواهای فکری، عقیدتی و سیاسی بودند نمی‌توانستند آن چنان بر سبک زندگی عامه تاثیر بگذارند، زیرا مخاطبانی محدود داشتند، اما با زوال رسانه ها نخبه گرا و ظهور رسانه های عامه پسند پرتیراژ، مسئله تغییر علائق و سبک زندگی مورد توجه قرار گرفت.

محتوای رسانه های عامه پسند علاوه بر خبر رسانی به تبلیغات، ترویج مصرف گرایی و پاسخ گویی به سلایق متنوع مخاطبان روی آوردند تا جایی که مکاتب مطالعات انتقادی ارتباطات به ویژه فرانکفورت و بیرمنگنام، محصولات رسانه ای و فرهنگی را عامل اساسی برون رفت جامعه غرب از وضع طبیعی و از خود بیگانگی و نظایر آن می دانند.

**به نظر می رسد که مفهوم رسانه با تغییر گره خورده است. در این خصوص بیشتر توضیح می دهید؟

– مواجهه زیاد با رسانه های جمعی در تغییر فکر، ارزش، هویت و علایق فردی و جمعی تأثیرگذار است. در مواردی بسیار محدود کار رسانه تثبیت عقاید موجود است؛ لیکن کار اصلی رسانه معرفی نوآوری ها، ایده ها و ارزش های نو به جامعه است.

کارکردهای جدید فرهنگ های بومی را تحت تأثیر قرار می دهد

این کارکرد جدید، نیاز و خواسته ای تازه در سبک زندگی مردم بوجود ‌آورد و فرهنگ‌های زورمند و فرهنگ‌های بومی را تحت تأثیر قرار دادند.

این موضوع در داخل مرزهای کشور هم قابل تصور بوده و آن زمانی است که اصحاب رسانه ایده‌های مرکز را برای حواشی و پیرامون آن بازنمایی می‌کنند و با پخش محتواهای سرگرم کننده مانند فیلم و سریال های متعدد، سبک زندگی روستانشینی را تحت تأثیر سبک زندگی شهرنشینی قرار می‌دهند.

در دوره رسانه سالاری کنونی، نوعی جا به جایی در گروه های مرجع رخ داده که در جامعه پذیری و تعیین الگوهای زندگی بسیار تأثیر گذار است. اگر تا قبل از این والدین، نهادهای آموزشی، همسالان و نهادهای دینی گروه مرجعی پراهمیت در جامعه پذیری افراد بودند، اکنون رسانه پراهمیت ترین گروه مرجع است که نقش گروه های مرجع دیگر را کم اثر کرده و یا جای آن ها را گرفته است.

ظهور رسانه‌های اجتماعی رایانه مبنا

در دوران کنونی علاوه بر فراملی شدن رسانه ها که مهم ترین نمونه بارز آن تلویزیون های ماهواره ای است، رسانه های اجتماعی رایانه مبنا نیز ظهور و توسعه پیدا کرده اند.

میزان نفوذ و ارتباط افراد با این رسانه های نوین به حدی اهمیت دارد که عده از آن با عنوان «زندگی دوم» یاد می کنند. اکنون فراغت نسل نوجوان و علائق آن ها در تالارهای گفتگوی تعاملی و شبکه های اجتماعی مجازی صرف می شود، یعنی نوع زندگی تغییر کرده و نظام ارزشی و هنجاری افراد تحت تاثیر رسانه هاست.

** به نظر شما چه ضرورتی برای پدید آمدن سبک زندگی وجود داشت؟

– مفهوم سبک زندگی در ادبیات نظری جامعه شناختی از گذشته ای چندان شفاف برخوردار نیست، گرچه به گمان مک کوایل اساس عدم شفافیت به نحوه اختلافات ناشی از طبقه اجتماعی بر سلایق، عادات، شیوه لباس پوشیدن و رفتارها مبتنی شده است، اما گذشته سبک زندگی با منزلت اجتماعی پیوندی محکم دارد.

بر این منوال کوئن سبک زندگی را شیوه زندگی طبقات گوناگون جامعه می داند به گونه ای که هر طبقه، سبک زندگی ویژه و رویکردها و باورداشت های خاص و قابل قبول خود را دارد. این مستند تا آن جا ادامه می یابد که مارکس مرزهای مشخص طبقاتی را با تکیه بر عامل اقتصادی بین طبقات پرولتار و بورژوا با اشاره به شیوه زندگی آنان تعیین می کند.

سبک زندگی یکی از پردامنه ترین مفاهیم حوزه علوم اجتماعی است که الگویی از اندیشه ها، احساسات، شناخت ها و کنش ها محسوب می شود و در مجموع هویت اجتماعی و شخصی فرد را ساخته که به معنی نحوه ساماندهی زندگی برای تحقق نیازها و خواسته ها با به کارگیری مجموعه ای از رفتارهاست. 

حال که مهم ترین تحول پدید آمده در قرن اخیر گسترش تاریخی مصرف بوده به نظر می رسد به مفاهیمی جدید برای تحلیل جامعه نیازمندیم که بتوانند تحول پدید آمده را در خود بروز داده و برنامه پژوهشی جدید را نیز پیش روی علوم اجتماعی قرار دهند. ظاهرا مفهوم سبک زندگی چنین خصایصی را داراست.

سبک زندگی مردم را از یکدیگر متمایز می کند

در واقع سبک زندگی الگویی برای رفتارهایی است که مردم را از هم متمایز می کند. الگوهای مختلف اجتماعی غالبا در اصطلاح فرهنگ جمع می شود و فرهنگ را این گونه می توان توضیح داد که مجموعه ای از سبک های زندگی مردم شامل آداب، نگرش ها، ارزش ها و درکی مشترک که آن ها را به منزله جامعه ای به جامعه دیگر پیوند می دهد. با توجه به این دسته از دیدگاه های نظری، سبک زندگی مجموعه ای از اعمال و نگرش هایی است که به جنبه های فرهنگی وابستگی دارد و به شیوه مصرف کالا و خدمات وابسته است؛ لذا این مفهوم در سال های دهه۱۹۸۰ تداوم یافت.

سبک زندگی، امکان تعامل شخص با شرایط ساختاری اجتماعی را فراهم می سازد و انطباق با ساختار یا دگرگونی آن نتیجه این سبک های زندگی است. افراد محدودیت های اجتماعی را تجربه می کنند و در همان حال از آزادی عمل نیز برخوردارند. این واقعیت در مفهوم سبک زندگی به خوبی متجلی شده است؛ البته این محدودیت ها در دو جامعه توسعه یافته و در حال توسعه واجد اختلافاتی آشکار ناشی از چگونگی مطالعه سبک زندگی در آن جوامع است.

به نظر می رسد در جوامع توسعه یافته مطالعه سبک های زندگی بر اساس سازمان اجتماعی مصرف، طیفی وسیع از طبقه متوسط جامعه را در برگیرد؛ در حالی که در جوامع در حال توسعه به دلیل وجود فقر و بنیان های ضعیف طبقه متوسط, سبک زندگی بیشتر در دو شکل فقر و رفاه جلوه می کند.

سبک زندگی مدرن دارای مؤلفه های دال بر حضور عناصر مدرن زندگی است

در سبک زندگی مدرن مؤلفه هایی دال بر حضور عناصر مدرن زندگی امروز وجود دارند که نشانه آینده نگری و رو به جلو هستند. استفاده از ابزار و دستگاه های نوین و استفاده از اشکال هنری و فراغت مدرن و توجه به ارزش های چون قدرت، فناوری، برابری زن و مرد، رفاه و شاخص هایی از این نوع, الگوی زندگی مدرن را شکل می دهند. 

امتیاز مفهوم سبک زندگی در این است که اساسا هر گونه بحث پیرامون آن مستلزم پرداختن به رابطه پیچیده ساخت و عاملیت به منزله معضل و مقوله اساسی جامعه شناسی است که سبک زندگی پلی بین این دو مفهوم برقرار می سازد.

البته سبک های زندگی منحصرا به متغیرهای ساختی چون پایگاه اجتماعی، قومیت، نژاد، جنسیت و … وابسته نیستند، از سویی دیگر انتخاب و جهت گیری فردی سبک زندگی نیز بی ارتباط با شرایط ساختی و فرهنگی جامعه نیست.

امتیاز دیگر مفهوم سبک زندگی چنان که جنکینز اشاره می کند در این است که مفهوم سبک زندگی از توجه به عرصه فرهنگی معنی فاصله می گیرد و بر عمل تأکید می ورزد.

** در این میان ما شاهد پدیده ای به نام سوئیت هوم هستیم، در این خصوص بیشتر برای مان توضیح دهید؟

– سوئیت هوم ها حدیث نفس افرادی است که از نمایش عادات اجتماعی خود مفتخرند و بدین سان سبک زندگی خود را به رخ آفتاب می کشند. نمایش این تظاهرات مصرف گرایانه آنان را بدل به الگوی جامعه کرده اقتدار هنجاری شان را در حصن و حصاری از هر گونه گزند مصون می دارد. در مقابل افرادی که امکان تقلید سبک زندگی ای همسنگ با آن را در خود نمی بینند یا آمال و آرزوهای خود را در آن دیگری متجلی می بینند.

رسانه در چارچوب گفتمان حاکم با برساخت واقعیت به مخاطب القاء می کند که نه تنها تفاوت سبک زندگی اش از سرا تا به ثریاست بلکه سبک زندگی مصرف گرایانه تن آسایان‌ حاصل خون دل و اشک دیده کسان او است؛ بنابراین رسانه ابزاری می شود برای آن که وقتی فردی از طبقه پایین جامعه به پورشه یک مرفه می‌نگرد در ارتباط درون فردی جسم و جانش به دو گونه زخم خورد: ابتدا این‌که ماشین فرد مرفه صدها برابر ماشین او و یا آن چه که آرزویش را دارد می‌ارزد که این مهم موجد برجسته شدن شنعت شکاف در سبک زندگی است و دیگر این‌که ماشین مزبور به قیمت سرشک خونین اقربای فرد فرودست در کف مرفه است که این حالت نیز عامل شکاف عاطفی بوده شعله های خشم و ستیز را میان طبقات مشتعل کرده لهیب آن را بر می افروزد.

پارادوکس قشربندی اجتماعی در دو فضای آن لاین و آف لاین موجبات تشدید بسامد این مهم می شود؛ چرا که در فضای آف لاین علی العموم قشربندی اجتماعی بیشتر در سه طبقه بالا، متوسط و پایین انجام می شود، اما بی طبقگی در فضای آن لاین زمینه ساز بروز و ظهور تحرکاتی می شود که شاید در آن فضا توجیه پذیر به نظر رسد اما کشیده شدن تظاهرات آن به فضای آف لاین موجبات بروز درهم ریختگی های اجتماعی می شود.

مأموریت رسانه در سراسر جهان تحت تأثیر قرار دادن مخاطب است و صاحبان آن با توجه به محبوبیت و قدرت اجتماعی خود از رسانه های گوناگون برای اشاعه سبک زندگی مورد نظر خود استفاده می کنند؛ لذا سبک زندگی می تواند به مثابه فرهنگ یا ارزش های مالکان رسانه کرد، یابد.

امروزه هیچ گاه نمی توان با ارسال پیام های یکسان در جامعه ای سبک زندگی واحد به وجود آورد. سبک زندگی زمانی به وجود می آید که رسانه های مختلف, پیام هایی متعدد و متنوع را مبتنی بر ارزش های جامعه منتشر کنند. زمانی که یک پیام به طور متعدد به گیرنده ارسال شود حتی اگر ذهن آن را نپذیرد، تکرار باعث می شود که مخاطب نسبت به آن پیام بی حس و منفعل شده از طریق ایجاد نوعی سردرگمی و تردید سبک زندگی اش تحت تاثیر قرار گیرد. البته شکسته شدن قالب های جنسیتی بر مبنای سبک زندگی غیربومی نگاه مردسالارانه موروثی وبلن را زیر سئوال برده است.

خروج سوئیت هوم ها از سایه و نمایاندن هر چه بیشتر خود جهت طنین افکندن صدای ساحت جدید مراسمی در جامعه است. آن ها منتظر تصمیم حوزه سیاست برای نمایش اقتدارشان نماندند و رسانه های نوین را برای ارائه داوری و تغییر مسیر مصرف کالای فرهنگی شان به استخدام گرفتند.

در دوره رسانه سالاری کنونی، نوعی جا به جایی در گروه های مرجع رخ داده که در جامعه پذیری و تعیین الگوهای زندگی بسیار تأثیر گذار است. اگر تا قبل از این والدین، نهادهای آموزشی، همسالان و نهادهای دینی گروه مرجعی پراهمیت در جامعه پذیری افراد بودند، اکنون رسانه پراهمیت ترین گروه مرجع است که نقش گروه های مرجع دیگر را کم اثر کرده و یا جای آن ها را گرفته است.

از دیگر ویژگی های این رفتار اجتماعی می توان به حوزه‌ای بودن آن اشاره کرد یعنی کمتر امکان فراگیری شدن آن در سطح کلان و ملی وجود دارد. دوم این که بیشتر صبغه فرهنگی و اجتماعی دارد. سوم این که طی زمان شکل گرفته و با جامعه باقی می ماند. چهارم این که ماندگار است و با نادیده گرفته شدن ناپدید نمی شود. پنجم این که سبک زندگی و ساحت مراسمی مربوط امکان میرایی برای رفتارکنندگان فراهم نمی‌سازد و ششم این که محوری‌ترین دغدغه این نوع جلوه گری ها زندگی در جهان مدرن با تمامی ابعاد و شئونات آن است.

در مجموع جهت فهم رخدادهایی این چنین، توجه به بوم ایرانی بسیار اهمیت دارد زیرا باید روشن کرد که جامعه ایرانی چه جامعه‌ای است.

نمایش اغراق گونه سبک زندگی در شبکه‌های اجتماعی

نمایش اغراق گونه سبک زندگی در سایت شبکه هایی اجتماعی مانند اینستاگرام نشان از ظهور گروه های جدید اجتماعی دارد پس طبیعتا جامعه باید در معرض وقایع جدید قرار گیرد. جامعه ای که به نظر می رسد دچار دگردیسی فرهنگی شده و بسیاری از گروه‌های اجتماعی به جای پرداختن به مسائل مبنایی راهی دیگر می‌روند و بحث‌هایی دیگر را دنبال می‌کنند و جریان هایی جدید که با رنگ و شکل و شمایل و آرزوها و نیازها و تمایلات جدید مطرح می شوند. این گونه رفتارها بدون هرگونه بار قضاوتی نشان از تغییراتی عمده در ارزش ها و نگرش های جامعه ایرانی و بروز و ظهور سبک های جدید زندگی دارد.

[۲] [۳]